*************الا ای مه که جلوت می دهی خورشید انور را
به نور جلوه خود می پرانی چشم اختر را
الا ای دختر موسی که عیسی زنده می سازی
دخیلم گوشه چشمی بنده از خاک کمتر را
تویی تالی زهرا س کز شمیم فاطمی بویت
پدر پیش از ولادت بر تو داده نام مادر را
تو مصداق صداقت هستی و در باور عالم
نباشد انتظار دیگری دخت پیمبر را
ز حلم و علم و ایثار و وقار و عصمت و غیرت
تجلی میکنی آئینه وش زهرای اطهر را
اگر چه فاطمه هستی ، تورا معصومه میخوانند
که با نامت نلرزانند دل ساقی کوثر را
تویی تسکین هر درد و یقین دارم اگر بودی
نمیکشت آن غل و زنجیرها موسی بن جعفر را
تو آن بانوی پر مهری که همچون عمه ات زینب
گواهی میدهد هر عضو تو داغ برادر را
تو هم دنبال دلبر کو به کو رفتی ولی چشمت
ندیده از برادر غرق در خون جسم بی سر را******************
حرم امن تو کافی است هراسان شده را
مثل شه راه بده آهوی گریان شده را
دل سپردیم به آن معجزه ی چشمانت
تا که آباد کنی خانه ی ویران شده را
مِهر تو باعث خاموشی آتشـدان است
خارج از دست خلیل است ، گلستان شده را
گندم ری به تنور کرمت پخته شود
از تو داریم پس این مزرعه ی نان شده را
هرچه شد خرج حرم ارزش او بیشتر است
از طلا حرف نزن، نقره ی ایوان شده را
به درخانه ی تو بسته و وابسته شدیم طرح قرآنی 1451...
ادامه مطلبما را در سایت طرح قرآنی 1451 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : etratboshruyeh بازدید : 56 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 4:16